دروغ گفتن
Persian
Pronunciation
- Vocalised Persian: دُروغ گُفْتَن
- IPA(key): /doɾuːɣ ɡofˈt̪ʰæn/
Verb
| Dari | دروغ گفتن |
|---|---|
| Iranian Persian | |
| Tajik | дурӯғ гуфтан (durüġ guftan) |
دروغ گفتن • (doruğ goftan), present stem دروغ گو (doruğ gu) or دروغ گوی (doruğ guy)
Conjugation
| infinitive | دروغ گفتن (doruğ goftán) | |||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| stem | present | دروغ گو (doruğ gu) | ||||||
| past | دروغ گفت (doruğ goft) | |||||||
| participle | present | دروغ گوینده (doruğ guyandé) | ||||||
| past | دروغ گفته (doruğ gofté) | |||||||
| singular | plural | |||||||
| 1st person | 2nd person | 3rd person | 1st person | 2nd person | 3rd person | |||
| indicative | aorist | دروغ گویم (doruğ gúyam) |
دروغ گویی (doruğ gúyi) |
دروغ گوید (doruğ gúyad) |
دروغ گوییم (doruğ gúyim) |
دروغ گویید (doruğ gúyid) |
دروغ گویند (doruğ gúyand) | |
| present (imperfect) | دروغ می‌گویم (doruğ mí-guyam) |
دروغ می‌گویی (doruğ mí-guyi) |
دروغ می‌گوید (doruğ mí-guyad) |
دروغ می‌گوییم (doruğ mí-guyim) |
دروغ می‌گویید (doruğ mí-guyid) |
دروغ می‌گویند (doruğ mí-guyand) | ||
| present progressive | دارم دروغ می‌گویم (dấram doruğ mí-guyam) |
داری دروغ می‌گویی (dấri doruğ mí-guyi) |
دارد دروغ می‌گوید (dấrad doruğ mí-guyad) |
داریم دروغ می‌گوییم (dấrim doruğ mí-guyim) |
دارید دروغ می‌گویید (dấrid doruğ mí-guyid) |
دارند دروغ می‌گویند (dấrand doruğ mí-guyand) | ||
| present perfect | دروغ گفته‌ام (doruğ gofté-am) |
دروغ گفته‌ای (doruğ gofté-i) |
دروغ گفته است (doruğ gofté ast) |
دروغ گفته‌ایم (doruğ gofté-im) |
دروغ گفته‌اید (doruğ gofté-id) |
دروغ گفته‌اند (doruğ gofté-and) | ||
| past | دروغ گفتم (doruğ góftam) |
دروغ گفتی (doruğ gófti) |
دروغ گفت (doruğ goft) |
دروغ گفتیم (doruğ góftim) |
دروغ گفتید (doruğ góftid) |
دروغ گفتند (doruğ góftand) | ||
| past (imperfect) | دروغ می‌گفتم (doruğ mí-goftam) |
دروغ می‌گفتی (doruğ mí-gofti) |
دروغ می‌گفت (doruğ mí-goft) |
دروغ می‌گفتیم (doruğ mí-goftim) |
دروغ می‌گفتید (doruğ mí-goftid) |
دروغ می‌گفتند (doruğ mí-goftand) | ||
| past progressive | داشتم دروغ می‌گفتم (dấštam doruğ mí-goftam) |
داشتی دروغ می‌گفتی (dấšti doruğ mí-gofti) |
داشت دروغ می‌گفت (dấšt doruğ mí-goft) |
داشتیم دروغ می‌گفتیم (dấštim doruğ mí-goftim) |
داشتید دروغ می‌گفتید (dấštid doruğ mí-goftid) |
داشتند دروغ می‌گفتند (dấštand doruğ mí-goftand) | ||
| pluperfect | دروغ گفته بودم (doruğ gofté búdam) |
دروغ گفته بودی (doruğ gofté búdi) |
دروغ گفته بود (doruğ gofté búd) |
دروغ گفته بودیم (doruğ gofté búdim) |
دروغ گفته بودید (doruğ gofté búdid) |
دروغ گفته بودند (doruğ gofté búdand) | ||
| future | دروغ خواهم گفت (doruğ xâhám goft) |
دروغ خواهی گفت (doruğ xâhí goft) |
دروغ خواهد گفت (doruğ xâhád goft) |
دروغ خواهیم گفت (doruğ xâhím goft) |
دروغ خواهید گفت (doruğ xâhíd goft) |
دروغ خواهند گفت (doruğ xâhánd goft) | ||
| subjunctive | present | دروغ بگویم (doruğ béguyam) |
دروغ بگویی (doruğ béguyi) |
دروغ بگوید (doruğ béguyad) |
دروغ بگوییم (doruğ béguyim) |
دروغ بگویید (doruğ béguyid) |
دروغ بگویند (doruğ béguyand) | |
| past | دروغ گفته باشم (doruğ gofté bấšam) |
دروغ گفته باشی (doruğ gofté bấši) |
دروغ گفته باشد (doruğ gofté bấšad) |
دروغ گفته باشیم (doruğ gofté bấšim) |
دروغ گفته باشید (doruğ gofté bấšid) |
دروغ گفته باشند (doruğ gofté bấšand) | ||
| imperative | دروغ بگو (doruğ bégu) |
دروغ بگویید (doruğ béguyid) |
||||||
| infinitive | دروغ گفتن (doruğ goftán) | |||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| stem | present | دروغ گه (doruğ ge) | ||||||
| past | دروغ گفت (doruğ goft) | |||||||
| participle | present | دروغ گوینده (doruğ guyandé) | ||||||
| past | دروغ گفته (doruğ gofté) | |||||||
| singular | plural | |||||||
| 1st person | 2nd person | 3rd person | 1st person | 2nd person | 3rd person | |||
| indicative | aorist | دروغ گم (doruğ gam) |
دروغ گی (doruğ gi) |
دروغ گه (doruğ ge) |
دروغ گیم (doruğ gim) |
دروغ گین (doruğ gin) |
دروغ گن (doruğ gan) | |
| present (imperfect) | دروغ می‌گم (doruğ mí-gam) |
دروغ می‌گی (doruğ mí-gi) |
دروغ می‌گه (doruğ mí-ge) |
دروغ می‌گیم (doruğ mí-gim) |
دروغ می‌گین (doruğ mí-gin) |
دروغ می‌گن (doruğ mí-gan) | ||
| present progressive | دارم دروغ می‌گم (dấram doruğ mí-gam) |
داری دروغ می‌گی (dấri doruğ mí-gi) |
داره دروغ می‌گه (dấre doruğ mí-ge) |
داریم دروغ می‌گیم (dấrim doruğ mí-gim) |
دارین دروغ می‌گین (dấrin doruğ mí-gin) |
دارن دروغ می‌گن (dấran doruğ mí-gan) | ||
| present perfect | دروغ گفته‌ام (doruğ goftám) |
دروغ گفته‌ای (doruğ goftí) |
دروغ گفته (doruğ gofté) |
دروغ گفته‌ایم (doruğ goftím) |
دروغ گفته‌این (doruğ goftín) |
دروغ گفته‌ان (doruğ goftán) | ||
| past | دروغ گفتم (doruğ góftam) |
دروغ گفتی (doruğ gófti) |
دروغ گفت (doruğ góft) |
دروغ گفتیم (doruğ góftim) |
دروغ گفتین (doruğ góftin) |
دروغ گفتن (doruğ góftan) | ||
| past (imperfect) | دروغ می‌گفتم (doruğ mí-goftam) |
دروغ می‌گفتی (doruğ mí-gofti) |
دروغ می‌گفت (doruğ mí-goft) |
دروغ می‌گفتیم (doruğ mí-goftim) |
دروغ می‌گفتین (doruğ mí-goftin) |
دروغ می‌گفتن (doruğ mí-goftan) | ||
| past progressive | داشتم دروغ می‌گفتم (dấštam doruğ mí-goftam) |
داشتی دروغ می‌گفتی (dấšti doruğ mí-gofti) |
داشت دروغ می‌گفت (dấšt doruğ mí-goft) |
داشتیم دروغ می‌گفتیم (dấštim doruğ mí-goftim) |
داشتین دروغ می‌گفتین (dấštin doruğ mí-goftin) |
داشتن دروغ می‌گفتن (dấštan doruğ mí-goftan) | ||
| pluperfect | دروغ گفته بودم (doruğ gofté búdam) |
دروغ گفته بودی (doruğ gofté búdi) |
دروغ گفته بود (doruğ gofté bud) |
دروغ گفته بودیم (doruğ gofté búdim) |
دروغ گفته بودین (doruğ gofté búdin) |
دروغ گفته بودن (doruğ gofté búdan) | ||
| subjunctive | present | دروغ بگم (doruğ bégam) |
دروغ بگی (doruğ bégi) |
دروغ بگه (doruğ bége) |
دروغ بگیم (doruğ bégim) |
دروغ بگین (doruğ bégin) |
دروغ بگن (doruğ bégan) | |
| past | دروغ گفته باشم (doruğ gofté bấšam) |
دروغ گفته باشی (doruğ gofté bấši) |
دروغ گفته باشه (doruğ gofté bấše) |
دروغ گفته باشیم (doruğ gofté bấšim) |
دروغ گفته باشین (doruğ gofté bấšin) |
دروغ گفته باشن (doruğ gofté bấšan) | ||
| imperative | دروغ بگو (doruğ bégu) |
دروغ بگین (doruğ bégin) |
||||||
Synonyms
- دروغ بافتن (doruğ bâftan)
Related terms
- دروغگو (doruğgu)
This article is issued from Wiktionary. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.